»» حکایتی جالب از اخلاص آیتالله مصباح و ارادت ایشان به رهبری
دقت در سیره و روش علمای وارسته و روشن ضمیر نشان می دهد که حرکات و سکنات این بزرگواران بر اساس حجت های شرعی صورت می گیرد و تنها معیار برای گفتار و کردارشان کسب رضای پروردگار است. یکی از این بزرگان علم و تقوا حضرت آیت الله مصباح یزدی است ؛ شخصیت بزرگواری که محبوبیت خاص او در بین نیروهای حزب اللهی و بندگان صالح خدا انکارناشدنی است. اگرچه شخصیت معنوی و عرفانی ایشان به دلیل حضور پررنگ و شجاعانه در دفاع از اسلام ناب و مقابله با تفکرات انحرافی در فضای سیاسی سالهای گذشته تا حدود فراوانی مغفول مانده است اما باز گاه و بیگاه نکاتی جذاب از سیره و رفتار این عبد صالح خدا شنیده می شود که برای سالکان طریق الی الله بسیار آموزنده است. حکایت کوتاه زیر به نقل از حجت الاسلام احمد عجمین(مدیرکل اداره ارشاد و فرهنگ اسلامی یزد) گوشه ای از نگرش دینی آیت الله مصباح یزدی را نشان می دهد. "امروز تلفنی با آقای«جلالی» مسئول دفتر آیت الله مصباح صحبت می کردم. ایشان گفت:یکی از ارادتمندان حاج آقا پرسیده است: با وجود این که آیت الله مصباح در علم توحید از بسیاری از علما پیشی گرفته اند اما در تصویر دیدار مقام معظم رهبری از منزل ایشان حاج آقا به پای معظم له افتاده اند ؛ آیا این حرکت با توحید سازگاری دارد؟
مسئول دفتر این سوال را از حاج آقا می پرسد و ایشان در جواب می گویند: احترام به مقام معظم رهبری احترام به امام زمان (عج) است و احترام به امام زمان (عج) عین توحید است و هرکس عارش بیاید از این احترام باید در توحید او شک کرد."
البته چنین رفتار و منشی از آیت الله مصباح عجیب نبست؛ بلکه باید گفت اگر چنین مسائلی در ایشان نباشد عجیب است. احتمالا داستان بوسیدن دست آیت الله جوادی آملی توسط آیت الله مصباح را شنیده اید. داستان بوسیدن دست محافظشان چطور؟! از این نمونه ها فراوان است و امیدوارم در فرصتهای بعدی به برخی از آنها اشاره کنم. راستی هیچ اندیشیده اید که چرا در سالهای گذشته آیت الله مصباح آنگونه به صحنه می آمد و به رغم تهاجم های شدید و هتاکی های مسئولان وقت و اذنابشان در جراید و تریبونهای داخل و خارج, قاطعانه به دفاع از دین و ارزش ها می پرداخت؟! و چرا در دورانی که بسیاری از سینه زنان زیر بیرق اصولگرایی به رئیس جمهور کنونی اعتنا نمی کردند ایشان مشی متفاوتی برگزید؟! و چرا
....
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مرتضی رضاییان ( دوشنبه 86/9/26 ::
ساعت 7:47 صبح )
»» حاضرجوابی حداد عادل وشرمندگی مقام آذری
شنیدم که در سفر چندی پیش اقای حدادعادل به جمهوری اذربایجان در یکی از جلسات یکی از حاضران اذربایجانی از الحاق اذربایجان ایران به این جمهوری سخن به زبان میاره که خود علمای اذری سریع موضوع رو جمع می کنند و از رییس مجلس هم عذر می خوان و اقای حدادعادل هم که انسانی فرهنگی و بسیار متشخصه در اون جمع چیزی نمیگه اما موقع عزیمت هیات ایرانی از باکو به گنجه فرصت رو غنیمت می بینه و در حضور یکی از مقامات ارشد این کشور در هواپیما دوباره این موضوع رو پیش میکشه .
رییس مجلس به این مقام اذری میگه ..اون اقا درمورد قضیه اذربایجان ایران چی می گفت؟مقام اذری که باز می خواست موضوع رو بپیچونه جواب میده ..این مسائل بیشتر درزمان رییس جمهور قبلی حیدر علی اف مطرح می شد خیلی مهم نیست !حداد عادل هم با اون لحن شیوا و قشنگش میگه ..راستی در زمان اقای حیدر علی اف هم وقتی این حرفها زده می شد ما قضیه به دنیا اومدن رستم رو تعریف می کردیم حتما شنیدید دیگه ؟این مقام عالی رتبه اذری خودش رو به نشنیدن موضوع میزنه و اقای حداد هم ماجرای به دنیا اومدن رستم رو اینگونه تعریف میکنه ..حتما می دونید که رستم خیلی ادم قوی و با صلابتی بوده ودر واقع اسطوره داستانهای مختلف ایرانی هاست/ نقل می کنند که وقتی قابله می خواسته رستم رو از مادرش جدا کنه و بیرون بیاره زورش نمی رسه و بجاش رستم دست قابله رو می گیره و می کشه داخل !!!!!!!
بعد از این سخن شیرین و در عین حال معنی دار رییس مجلس مقام اذربایجانی فقط یک لبخند تلخ میزنه و دیگه تا گنجه هیچی نمیگه (منبع :اتاق شیشه ای یک خبرنگار)
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مرتضی رضاییان ( شنبه 86/9/24 ::
ساعت 7:6 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نجیببی مقدمهشیخ انصاری، آن نمایندگان و این نماینده ![عناوین آرشیوشده]