بسیج و بسیجی در قاموس انقلاب ما واژه ای بس مقدس است که هر کسی را یاری درک معنای آن نیست. بررسی روحیات و منش های فرزندان بسیجی سرشت این سرزمین به خوبی تمایز والای این گل های بوستان ناب ولایت را جلوه گر می سازد. ویژگی های رشک برانگیز این تربیت شدگان مکتب پیرجماران از صدر تا ذیل جریان بسیجی جاری و ساری است و در آن میان عالی و دانی تفاوتی نیست؛ اگر هم تفاوتی باشد در آراستگی بیشتر سران بسیجی به ویژگی های ناب اخلاقی و اعتقادی است. در این میان منش ها و خصوصیات سرلشکر بسیجی دکتر سید حسن فیروزآبادی به عنوان نماد برجسته بسیجیان که در بالاترین رده نظامی کشور تحت امر کاروانسالار بزرگ انقلاب به خدمت مشغول است جلوه بارزتری از رفتار پاک بسیجیان را به منصه ظهور رسانده است.
چندی پیش مردم شهید پرور شهرستان میبد با محوریت امام جمعه محترم آن دیار برای برپایی کنگره ای جهت بزرگداشت مقام بسیجیان و از جمله سرلشکر فیروزآبادی که خود فرزند آن دیار است آستین همت بالا زده بودند تا شاید بخشی از دین خود را به فرزندان غیور بسیجی خود ادا کنند. در همین راستا امام جمعه محترم طی دیداری با فرمانده معظم کل قوا از معظم له نیز برای برگزاری چنین کنگره ای اذن گرفت و بدین گونه همه چیز برای برگزاری بزرگداشت سردار آماده بود. اما روحیه مخلصانه این سردار بسیجی پرورش یافته در مکتب خمینی اجازه نداد کنگره ای به نام وی برگزار شود. سردار در اطلاعیه اش در کمال ادب و فروتنی خود را " خاک پای بسیجیان " خواند و نوشت:
" این بنده حقیر و فقیر سرلشکر بسیجی دکتر سید حسن فیروزآبادی یکی از کوچکترین فرزندان و خدمتگزاران خوش بخت شما هستم که خدای تعالی بر من منت نهاده و توفیق خدمتگزاری به اسلام و قرآن و ولایت را در حساسترین و پر مسئولیتترین سنگرهای انقلاب اسلامی داده است و از این بابت بسیار شکرگزارم. لکن این ایام در معرض ابتلایی سخت و کشنده گرفتار شدهام در برابر سدی قرار گرفتهام که به حکم اخلاق و ادب از شکستن آن بیمناکم... از نگاه به عظمت جایگاه شهیدان، جانبازان و رنج بزرگ آزادگان و خانواده معظم ایثارگران و مقام رفیع رزمندگان اسلام احساس حقارت و شرم میکنم و در پیشگاه خدای بصیر به بندگان نمیتوانم اولویت خود را برای نکوداشت تأیید کنم. "
اگر چه سرلشکر فیروزآبادی به رغم حضور در بالاترین منصب نظامی کشور به امر فرمانده کل قوا و دریافت درجه "سرلشکر بسیجی" از دست معظم له خود را "خاک پای بسیجیان خمینی" معرفی می کند و در کمال ادب و امتنان از برگزاری حتی یک مراسم تجلیل ساده هم ممانعت می کند ؛ اما بی گمان ملت شریف ایران قدر این گل های معطر در بوستان ایران را می دانند و تردیدی به خود راه نمی دهند که سخنان مزبور از دلی پاک، مخلص و ولایی برخاسته است و به همین سبب همواره به فرزندان بسیجی خود عشق میورزندو خالصانه ترین دعاهای خویش را بدرقه همتشان می کنند.
|
هرکس به سهم خود تذکر دهد من بارها دیدهام که وقتی تلویزیون یا رادیو موسیقی تند و شبهناکی پخش میکند، آقا بلافاصله میگویند خاموش کنید. ما هم که پس از مدتی دستمان آمده بود که آقا در مقابل این نسخ موسیقیها، حساسیت نشان میدهند، دیگر قبل از تذکر ایشان در ماشین یا هر جای دیگر وقتی رادیو چنین موسیقیهایی پخش میکرد، خاموش میکردیم. از دیدگاه ایشان اینکه صدا و سیما پسوند اسلامی دارد دلیل بر حلیت تمامی آنچه پخش میکند، نیست. البته ایشان معتقدند که در این گونه موارد همه افراد باید حساسیت نشان دهند. من یادم هست یکبار آیت الله خزعلی از موسیقیهای صدا و سیما به ایشان شکایت کرد [آقا] فرمودند: «من به سهم خودم تذکر میدهم، اما شما خودتان هم باید تذکر دهید، امر به معروف و نهی از منکر به همه واجب است.» آقای ابطحی! شما خودتان چه فهمیدید!؟ آقا همواره حساسیت فوقالعادهای در مورد فرآوردههای فرهنگی در حوزههای مختلف علیالخصوص صدا وسیما دارند. بد نیست در این مورد خاطرهای عرض کنم. میدانید که بعد از ظهرهای جمعه رادیو از قدیمالایام قصه پخش میکند آقا هم با توجه و علاقهای که به رمان و داستان دارند عمدتا این داستانها را گوش میدهند. یک بعد از ظهر جمعه بود که دیدم آقا پس از گوش دادن به داستان، با عصبانیت [دارند] در اتاق قدم میزنند، مرا صدا زدند و گفتند: همین الان آقای ابطحی (مسوول وقت رادیو) را پیدا کن. من هم سریع تلفن او را گرفتم. آقا گوشی را برداشتند و با قاطعیت خاصی گفتند: آقای ابطحی! من الان داستانی از رادیو شنیدم که نه محتوا داشت نه درس. شما این داستان را گوش میکنید و فردا میآئید پیش من هرگونه برداشتی از آن داشتید میگویید! و گوشی را گذاشتند. اتفاقا فردای آن روز خودم در محل ملاقات بودم. آقا بشدت به آقای ابطحی اعتراض کرد که چرا وقت مردم و هزینه بالای صدا وسیما را صرف پخش این داستانهای بیمعنی میکنید؛ داستان باید یک پیام اخلاقی و اجتماعی داشته باشد. شما خودت به عنوان رئیس رادیو از این داستانی که پخش کردید چه فهمیدید! توجه به این نکته که مراجع عالیقدر دینی همواره با کمال دقت و وسواس ابعاد هر مساله ای را بررسی و به گونه ای موضعگیری می کنند که بتوانند برای تک تک فرمایشات خود نزد پرودگار حجت داشته باشند, ارزش حمایت این بزرگواران از دستاوردهای سفردکتر احمدی نژاد را بیش از پیش روشن می کند. از سوی دیگر واکنش های مسئولان و رسانه های غربی و صهیونیستی تردیدی باقی نگذاشت که دکتر احمدی نژاد توانسته است با هوشمندی و درایت خاص خود پایه های امپریالیزم را تکان دهد و صد البته چنین واقعیتی از نوکران راستین مکتب علی(ع) شگفت نیست. در این میان اگرچه برخی جراید و اشخاص سیاست زده کوشیدند تا چشم بر واقعیات بربندند و به هر نحو ممکن از تلالو این سفر درخشان بکاهند؛ اما آنچه بیش از همه باعث تاسف و اندوه می شود عملکرد روزنامه ای است که زمانی به دست پاک ترین عناصر نظام برای دفاع از مبانی انقلاب بنیان گذاشته شد و نام مبارک " جمهوری اسلامی" را بر تارک خود قرار داده ؛ اما چند سالی است که از آن آرمانهای والای اولیه بسیار دور افتاده است. متاسفانه در حالی که سفر دکتر احمدی نژاد به امریکا و سخنرانی ایشان به در صدر اخبار خبرگزاری های معتبر جهانی قرار گرفته و حتی به اذعان رسانه های غربی اخبار نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد را هم تحت تاثیر خود قرار داد , این روزنامه کوشید تا این سفر مبارک را که تحسین رهبری, مراجع و مردم سرافراز ایران را در پی داشت کم اهمیت جلوه دهد. نگاهی اجمالی به تیترها و مطالب این روزنامه طی چند روز اخیر این واقعیت را به روشنی نشان می دهد. برای مثال در حالی که سخنرانی حماسی وعزت آفرین رئیس جمهور در دانشگاه کلمبیا در صدر اخبار جهانی قرار گرفت و بسیاری از شبکه های معتبر جهانی با قطع برنامه های خود به پخش مستقیم آن اقدام کردند, روزنامه جمهوری اسلامی در حرکتی معنادار آن را در حاشیه قرار داد و حتی مصوبه مجلس را نیز از آن مهمتر قلمداد نمود! البته چنین خط مشیی از جناب آقای مسیح مهاجری وروزنامه متبوع ایشان دور از انتظار نیست؛ چه این که ایشان در ایام انتخابات ریاست جمهوری نیز دکتر احمدی نژاد را مورد تقد خاص خویش! قرار داده و حتی حامیان برجسته ایشان از جمله فقیه عالیقدر حضرت آیت الله مصباح یزدی را هم بی نصیب نگذاشته بود! جناب آقای مسیح مهاجرانی باید توجه داشته باشد که مردم و خوانندگان فرهیخته تفاوت بین انتقاد سالم ,اختلاف سلیقه و غرض ورزی ها را به خوبی درمی یابند و هیچ گاه بداخلاقی های روزنامه تحت مدیریت ایشان در حق رئیس جمهور مورد عنایت رهبری و مراجع عظام را فراموش نمی کنند. چه خوب است مدیریت محترم روزنامه جمهوری اسلامی در این ایام شریف در خلوت بین خود و خدای خود عملکرد دوساله جریده متبوع خویش را به اجمال بررسی کند و با عزمی الهی بکوشد تا در عین اختلاف سلیقه و طرح انتقادات دلسوزانه و راهگشا برای دولت و مسئولان اجرایی , از همسویی ناخواسته با بدخواهان نظام برحذر بماند. حمابت خاص مقام معظم رهبری , مراجع معظم تقلید و عالمان پارسا از خدمتگزاران نظام در راس قوه اجرایی به خوبی راه را از چاه بازنمایانده است؛ البته مشروط به این که کمی چشمانمان را از آلودگی های جناحی پاک گردانیم. |