مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با ریاست محترم جمهوری و اعضای هیأت دولت، با اشاره به جهتگیریهای ارزشی و انقلابی دولت نهم تصریح کردند: «با روی کار بودن یک دولت حزباللهی و رئیس جمهور مکتبی، زمینه برای حرکت عمیق فرهنگی بیش از پیش فراهم است و همه دستگاههای مسؤول اعم از وزارت ارشاد، صدا و سیما، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی باید در جهت ارتقای ارزشهای اخلاقی و ایمان دینی جامعه بهطور جدی تلاش کنند.»
واقعیت این است که طی دو دهه گذشته، براثر غلبه مسائل اقتصادی و فضای سیاستزده بر مسایل فرهنگی، این حوزه مورد نامهربانی قرار گرفته بود و بخش قابل توجهی از فعالیتهایی نیز که در این عرصه صورت میگرفت، به رغم برخورداری از صبغه فرهنگی، جهتگیری ارزشی نداشت و چهبسا در اثر سهلانگاری و سیاستهای نادرست برخی متولیان امر، نتایجی ناگوار بهبار میآورد. نگاهی گذرا به اوضاع فرهنگی سالیان اخیر بهویژه در دورانی که دیدگاه «تساهل و تسامح» در مهمترین نهاد متولی فرهنگ جامعه حاکم بود و بررسی جرایدی که با ارتزاق پیدا و پنهان از بودجه بیتالمال، به شبههافکنی درباره شاخصترین مبانی دینی و اعتقادی میپرداختند، به خوبی وضعیت نامطلوب فرهنگ در آن زمان را نشان میدهد. پس از انتخابات سوم تیر 84 و رویکار آمدن دولتی خدمتگزار، انتظار این بود که در عرصههای گوناگون تحولاتی چشمگیر اتفاق افتد و قطار انقلاب در مسیری صحیح با شتابی مضاعف به حرکت خود ادامه دهد. تحول مورد انتظار در بسیاری از جهتگیریها و اقدامات دولت در عرصههای داخلی و خارجی نمود یافت و کام ملت و دوستداران انقلاب را شیرین کرد، به گونهای که مقام معظم رهبری بارها و بارها در مناسبتهای مختلف از قوه مجریه و شخص رئیسجمهور تمجید و در حرم مطهر رضوی(ع) بر «حمایت خاص» خویش از دولت نهم تصریح کردند؛ اما این تحول در حوزه فرهنگ از شتابی شایسته برخوردا ر نشد و به همین سبب، هزینه معنوی سنگینی را در پی داشت و آن گلایه مقام معظم رهبری از دولت محترم بود. معظمله در دیدار چندی پیش با مسؤولان اجرایی با انتقاد از عدم توجه کافی به مسأله فرهنگ، خطاب به دولتمردان فرموده بودند: «از بخش فرهنگ، رفع مظلومیت کنید. بخش فرهنگ، انصافاً بخش مظلومی است. الان در گزارش آقای رئیس جمهور، اصلاً اسمی از فرهنگ نیامد؛ یا در این اولویتبندیها این اولویت فدای اولویتهای دیگر شد و آنها تقدم پیدا کرد که در کوتاهی وقت، بیان بشود! این مظلومیت است دیگر.»
خوشبختانه پس از گلایه رهبر معظم انقلاب، دولت ارزشی و در را‡س آن رئیس جمهور محترم، عزم خود را جزم کردهاند تا رضایت بیش از پیش قائد عظیمالشأن را در عرصه فرهنگی نیز کسب کنند و با اراده و ا خلاصی که در آنها وجود دارد، امید است که اقدامات اساسی و زیربنایی در این زمینه هم شتاب گیرد. نکتهای که باید در نظر داشت، این است که کارهای فرهنگی، برخلاف فعالیتهای عمرانی و اقتصادی - که بسیار زود به بار مینشینند - عمدتاً غیرملموس و دیربازده هستند و شاید این واقعیت، یکی از دلایل کمتوجهی به مقوله فرهنگ باشد؛ غافل از این که آنچه دشوارتر بهدست میآید، ماندگاریبیشتری دارد و فعالیتهای فرهنگی نیز در زمره این دستهاند.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، زیربنا بودن فرهنگ برای همه ابعاد فعالیتهای یک نظام است. چنانچه در جامعهای فرهنگ در مسیر صحیح قرار گیرد، دیگر عرصهها نیز همگام با آن در مسیر بهبود و صلاح پیشرفت میکنند و اگر فرهنگ ناسالم، گسترش یابد و فرهنگسازی مطلوبی انجام نشود، آن جامعه در همه ابعاد رو به تباهی خواهد رفت. نگاهی کوتاه به وضعیت جامعه در ابعاد گوناگون نشان میدهد در هر حرکتی که براساس فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی بنیان نهاده شده، موفقیتهای فراوانی بهدست آمده است.
مسأله قابل توجه دیگر این است که قدر و منزلت فعالیتهای فرهنگی بیش از هر چیز به کیفیت و جهتگیری ارزشی آنها بستگی دارد.
تردیدی نیست که عدد و رقم به تنهایی به کار فرهنگی بها نمیدهد و ارزش فعالیتهای فرهنگی قبل از هر چیز به جهتگیری و نتایج آنها بستگی دارد؛ بنابراین صرف وجود و یا راهاندازی تعداد فراوانی روزنامه، فرهنگسرا، ورزشگاه، دانشگاه و ... ارزشی ندارد، بلکه این مقولات فقط در صورتی ارزشمند محسوب میشوند که از ابتدا جهتگیری درستی بر مبنای اصول ناب اعتقادی داشته باشند و در مسیر صحیح مورد استفاده قرار گیرند و خوشبختانه دولت نهم به خوبی به این واقعیت توجه دارد.نکته با اهمیت دیگر این که رئیس جمهور محترم با توجه به ریاست خود بر شورای عالی انقلاب فرهنگی بهعنوان مرکز مهندسی فرهنگی کشور، میتواند با تقویت این شورا استراتژی کاربردی نظام در عرصه فرهنگ را تهیه و همه نهادها و سازمانهای مربوط را ملزم به حرکت در مسیر تحقق اهداف تعیین شده نمایند.
آنگونه که از عزم جدی «دولت حزباللهی» و «رئیس جمهور مکتبی» پیدا است، بهزودی شاهد اقدامات اساسی در جهت تحول فرهنگی خواهیم بود و توفیق روزافزون در این زمینه، نیازمند همکاری همه قوای سهگانه و ملت دینباور است.
توجه به این نکته که مراجع عالیقدر دینی همواره با کمال دقت و وسواس ابعاد هر مساله ای را بررسی و به گونه ای موضعگیری می کنند که بتوانند برای تک تک فرمایشات خود نزد پرودگار حجت داشته باشند, ارزش حمایت این بزرگواران از دستاوردهای سفردکتر احمدی نژاد را بیش از پیش روشن می کند. از سوی دیگر واکنش های مسئولان و رسانه های غربی و صهیونیستی تردیدی باقی نگذاشت که دکتر احمدی نژاد توانسته است با هوشمندی و درایت خاص خود پایه های امپریالیزم را تکان دهد و صد البته چنین واقعیتی از نوکران راستین مکتب علی(ع) شگفت نیست.
در این میان اگرچه برخی جراید و اشخاص سیاست زده کوشیدند تا چشم بر واقعیات بربندند و به هر نحو ممکن از تلالو این سفر درخشان بکاهند؛ اما آنچه بیش از همه باعث تاسف و اندوه می شود عملکرد روزنامه ای است که زمانی به دست پاک ترین عناصر نظام برای دفاع از مبانی انقلاب بنیان گذاشته شد و نام مبارک " جمهوری اسلامی" را بر تارک خود قرار داده ؛ اما چند سالی است که از آن آرمانهای والای اولیه بسیار دور افتاده است.
متاسفانه در حالی که سفر دکتر احمدی نژاد به امریکا و سخنرانی ایشان به در صدر اخبار خبرگزاری های معتبر جهانی قرار گرفته و حتی به اذعان رسانه های غربی اخبار نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد را هم تحت تاثیر خود قرار داد , این روزنامه کوشید تا این سفر مبارک را که تحسین رهبری, مراجع و مردم سرافراز ایران را در پی داشت کم اهمیت جلوه دهد. نگاهی اجمالی به تیترها و مطالب این روزنامه طی چند روز اخیر این واقعیت را به روشنی نشان می دهد. برای مثال در حالی که سخنرانی حماسی وعزت آفرین رئیس جمهور در دانشگاه کلمبیا در صدر اخبار جهانی قرار گرفت و بسیاری از شبکه های معتبر جهانی با قطع برنامه های خود به پخش مستقیم آن اقدام کردند, روزنامه جمهوری اسلامی در حرکتی معنادار آن را در حاشیه قرار داد و حتی مصوبه مجلس را نیز از آن مهمتر قلمداد نمود! البته چنین خط مشیی از جناب آقای مسیح مهاجری وروزنامه متبوع ایشان دور از انتظار نیست؛ چه این که ایشان در ایام انتخابات ریاست جمهوری نیز دکتر احمدی نژاد را مورد تقد خاص خویش! قرار داده و حتی حامیان برجسته ایشان از جمله فقیه عالیقدر حضرت آیت الله مصباح یزدی را هم بی نصیب نگذاشته بود!
جناب آقای مسیح مهاجرانی باید توجه داشته باشد که مردم و خوانندگان فرهیخته تفاوت بین انتقاد سالم ,اختلاف سلیقه و غرض ورزی ها را به خوبی درمی یابند و هیچ گاه بداخلاقی های روزنامه تحت مدیریت ایشان در حق رئیس جمهور مورد عنایت رهبری و مراجع عظام را فراموش نمی کنند. چه خوب است مدیریت محترم روزنامه جمهوری اسلامی در این ایام شریف در خلوت بین خود و خدای خود عملکرد دوساله جریده متبوع خویش را به اجمال بررسی کند و با عزمی الهی بکوشد تا در عین اختلاف سلیقه و طرح انتقادات دلسوزانه و راهگشا برای دولت و مسئولان اجرایی , از همسویی ناخواسته با بدخواهان نظام برحذر بماند. حمابت خاص مقام معظم رهبری , مراجع معظم تقلید و عالمان پارسا از خدمتگزاران نظام در راس قوه اجرایی به خوبی راه را از چاه بازنمایانده است؛ البته مشروط به این که کمی چشمانمان را از آلودگی های جناحی پاک گردانیم.
Morteza_rezaeian2@yahoo.com