چندی پیش گروهی از اقتصاددانان با انتشار نامه ای سرگشاده، به انتقاد از برنامه ها و عملکرد دولت نهم در بخش اقتصادی پرداختند. در پی این اقدام، برخی روزنامه ها و گروه های سیاسی با مغتنم شمردن فرصت و دستاویز قراردادن نامه مزبور، به فضاسازی علیه دولت پرداختند و رئیس جمهور محترم و دولتمردان را به فرار از پاسخگویی درباره عملکرد خود متهم کردند، ولی اعلام آمادگی دکتر احمدی نژاد برای برگزاری نشست صریح و رودررو با آن ها، ابزار تبلیغی را از دست افراد و گروه های مورد اشاره گرفت. سانسور خبر برگزاری نشست مزبور در برخی مطبوعات وابسته به یک جناح سیاسی، نشان روشنی بر قصد ناصواب آن ها به شمار می آید. پس از اعلام آمادگی دولت برای گفت وگو با منتقدان، صاحبنظران به تجلیل از این موضع پرداختند، به گونه ای که دکتر افروغ خاطرنشان کرد: «از این خبر خوشحالم و به سهم خود دست ریاست محترم جمهور را به گرمی می فشارم.»

 حسن سیدآبادی – عضو کمیسیون برنامه و بودجه- تصریح کرد: « اتخاذ این شیوه در دولت های گذشته، متعارف نبوده است.» دکتر عباسپور –رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز اظهار داشت: «این حرکت، نقدپذیری رئیس جمهور واقعاً قابل تحسین است و نشان می دهد وی برای اقدام های خود، استدلال و منطق دارد» و... .

 متأسفانه دکتر احمدی نژاد پس از برگزیده شدن به ریاست جمهوری، همواره از سوی مخالفان خود مورد اتهام های ناروا قرار گرفته و «نقدناپذیری» و تصمیم گیری در مداربسته و محدود نیز در دایره این اتهامات بوده است. این اتهام ها گاه چنان شدت یافته که حتی برخی همراهان سابق وی را نیز به تردید انداخته و آن ها هم از ضرورت تعامل بیش تر رئیس جمهور با منتقدان سخن می گفتند؛ اما برگزاری جلسه مزبور که بیش از 6 ساعت به طول کشید و در سطحی عالی برگزار شد، بی پایه بودن اتهام هایی از این دست را بار دیگر ثابت کرد و نشان داد که دکتر احمدی نژاد به مراتب انتقادپذیرتر از کسانی است که شعار «انتقادپذیری» را تنها برای درج در رسانه ها و ابزاری در جهت کسب محبوبیت خویش قرار می دادند.

 اقدام احمدی نژاد چنان شجاعانه و ستودنی بود که منتقدان دولت و امضاکنندگان نامه 57 نفره را هم به تحسین واداشت و حتی دکترعبده تبریزی –از نویسندگان نامه مزبور- زبان به تقدیر گشود و از بی سابقه بودن برگزاری چنین نشستی در دولت های گذشته خبر داد. بسیاری از صاحبنظران نیز پس از شنیدن توضیحات مستدل رئیس قوه مجریه و وزرای مربوطه، قانع شدند و روشنگری های آنان را راضی کننده دانستند. شاید به دلیل استنادات قوی و کارشناسی شده از سوی دولت بود که برخی روزنامه ها که خبر انتشار نامه مزبور را در بوق و کرنا کرده بودند و از آن در جهت تضعیف رئیس جمهور محترم بهره می جستند، پس از برگزاری موفق جلسه مورد اشاره، کم ترین اشاره ای هم به آن نکردند!

این واقعیت به خوبی نشان می دهد که مخالفان هرگاه عرصه را از حضور مقتدرانه و هوشمندانه دولت خدمتگزار خالی ببینند، با شبهه افکنی های خود می کوشند تا به هر شیوه ممکن، آب را گل آلود و ماهی مقصود خویش را از آن صید کنند؛ ولی چنانچه مسؤولان با اطلاع رسانی به موقع در عرصه حضور یابند و ذهن های تشنه را از اطلاعات درست و کارشناسی شده درباره عملکرد دولت بهره مند سازند، جایی برای عرض اندام فرصت طلبان باقی نخواهد ماند و از همین جاست که سفارش دلسوزانه مقام معظم رهبری به دولتمردان برای رفع نقص خویش در زمینه در اطلاع رسانی، نمود فزون تری می یابد. متأسفانه از همان آغازین روزهای فعالیت کابینه نهم، برخی وزرا و مسؤولان رده بالای اجرایی با بیان این که «دولت کار، نیاز به سخن گفتن درباره خدمات خود ندارد» از مسؤولیت «اطلاع رسانی» شانه تهی می کردند و ناخواسته، زمینه را برای گل آلود کردن آب از سوی مخالفان فراهم نمودند؛ غافل از اینکه اطلاع رسانی صادقانه و به موقع نه تنها از فضیلت خدمات آن ها نمی کاهد، بلکه اگر باعث بدبینی عده ای – اگرچه اندک- به دولت خدمتگزار و خدای ناکرده نظام مقدس جمهوری اسلامی شود، خود، گناهی بس بزرگ و نابخشودنی است.

 با کمال تأسف، دولت خدمتگزار برخلاف برخی جریان های تبلیغی که کارهای کرده و ناکرده خود را با صرف هزینه های کلان در بوق و کرنا می کنند، چنان در عرصه اطلاع رسانی ضعیف عمل کرده که بسیاری از اهالی رسانه و مطبوعات نیز از اقدامات و گام های اساسی خدمتگزاران خویش در قوه اجرایی بی خبر می مانند.

چندی پیش در خدمت وزیر محترم جهاد کشاورزی بودم؛

هنگامی که از تلاش های طاقت فرسای رئیس جمهور و به تبع ایشان، هیأت محترم وزیران دستاوردهای گرانسنگ دولت در مدت کوتاه 23 ماه فعالیت می گفت، از یکسو خوشحالی کم نظیری وجودم را فراگرفت و از سوی دیگر اندوهی سخت بر دلم سنگینی کرد؛ خوشحالی از این باب که چنین مردانی بزرگ و لایق در مسند اجرایی کشور قرار گرفته اند و برای خدمت صادقانه به ملت، سر از پا نمی شناسند؛ مردانی که همت والایشان بارها تحسین قلبی مقتدای بزرگ ملت ایران و اعلام «حمایت خاص» معظم له را در پی داشته است؛ و البته اندوه از این رو که این برگزیدگان ملت با قصور متواضعانه خویش در بازگوکردن خدمات و دستاوردهای کم نظیر دولت نهم، میدان را تقریباً به طور کامل در اختیار عناصر و گروه های مترصد قرار داده اند تا با شانتاژ رسانه ای و با تازیانه تحریف و غوغاسالاری، بر پیکر خدمتگزاران راستین مردم بتازند و...

چندی پیش خبری روشنگرانه، از تصمیم دولت هلند برای اختصاص بودجه ای کلان جهت ترویج «پلورالیزم رسانه ای در ایران» پرده برداشت. پیش از این نیز رسانه ها از اقدام کاخ سفید مبنی بر اختصاص بودجه ای میلیاردی برای فتنه انگیزی در داخل کشورمان خبر داده بودند. در حاشیه این خبرها، یادآوری چند نکته، خالی از لطف نیست:
.1 چند سال پیش حضرت آیت الله مصباح یزدی طی سخنانی در مراسم نمازجمعه تهران، به چمدانهای پر از دلاری اشاره کرده بود که دشمنان در اختیار عناصر داخلی خود قرار داده اند تا آن را در مسیر تخریب اعتقادات مردم و سست کردن پایه های نظام جمهوری اسلامی به کار گیرند. این هشدار صریح موجب شد تا مدعیان اصلاح طلبی با «غیرواقعی خواندن» این ماجرا، نسبت به سخنان ایشان موضعگیری کرده و هیاهوی مطبوعاتی به راه اندازند! غافل از اینکه مقام معظم رهبری فرموده بودند:

«هیچکس یک ملت و یک جماعت را برای این که توطئه دشمن را نفهمیده است، ستایش نخواهد کرد. خود دشمن دارد میگوید که من برای ایجاد اختلال در ایران بودجه میگذارم... ولی ما بگوییم نیست!؟ این ساده لوحی نیست؟!»(1)

و هم ایشان تصریح کرده بودند:

«این هجومهای تبلیغاتی که به شخصیتهای برجسته و انسانهای والا و با اخلاق برجسته وارد میکنند، اینها همه اش نشاندهنده اهداف و نیات دشمن است. یک نفر مثل جناب آقای مصباح- که حقیقتاً این شخصیت عزیز، جزو شخصیتهایی است که همه دلسوزان اسلام و معارف اسلامی از اعماق دل بایستی قدردان و سپاسگزار این مرد عزیز باشند- مورد هجوم تبلیغاتی قرار میگیرند! حرف رسا و نافذ، منطق قوی و مستحکم هر جایی که باشد، آنجا را دشمن زود تشخیص میدهد... و به مقابله اش میآید. با مرحوم شهید مطهری هم همینجور برخورد کردند.»(2)

    
.2 در پی افشاگری پیرامون ارتزاق مادی و سیاسی وب سایتها و نهادهای شبه مدنی مدعی اصلاح طلبی از بودجه پانزده میلیون یورویی دولت هلند، که براساس پیشنهاد پارلمان این کشور، با عنوان «پلورالیزم رسانه ای در ایران» تصویب شده است، موسسه هلندی «هیفوس» که مهمترین منبع پشتیبانی مالی موسساتی چون راهی (متعلق به شادی صدر)، کارورزی سازمانهای جامعه مدنی (متعلق به محبوبه عباسقلی زاده) کنشگران داوطلب (متعلق به سهراب رزاقی) ایران گویا، مرکز فرهنگی زنان، کانون زنان ایران و روزنامه اینترنتی «روز آنلاین» و... محسوب میشود، در اقدامی شگفت انگیز صفحه برخی از این موسسات تحت حمایت خود را از روی وب سایتش حذف و به عبارتی سانسور کرد!
شایان ذکر است بیشترین کمک موسسه «هیفوس» به موسسه ایران گویا (دارای وب سایت اینترنتی روز آنلاین) بوده که بالغ بر 730 هزار یورو میباشد و موسسات فعال در حوزه زنان که «کمپین یک میلیون امضا» را راه اندازی کرده اند، برحسب برآوردهای رسمی، مجموعاً تا یک میلیون یورو از بودجه براندازی نرم دولت هلند بهره مند شده اند.
افشای کمک مالی دولت هلند از طریق موسسات واسطی چون «هیفوس»، «بنیاد دخترک»، «فریدوم هاوس»، «پرس ناو» و... به مدعیان اصلاح طلبی در داخل کشور در حالی صورت گرفت که این رسوایی و تناقضات گفتاری آنها پیرامون استقلال چنین موسساتی سرگشتگی فکری هواداران اندک آنها را سبب شده و اعتراضات درون گروهی را پدیده آورده است!
.3 همانگونه که مقام معظم رهبری فرموده اند:

«باندهای بین المللی زر و زور که برای تسلط بر منافع ملتها، سازمان نظامی ناتو تشکیل داده بودند، اکنون در پی تشکیل ناتوی فرهنگی هستند تا با استفاده از امکانات زنجیره ای متنوع و بسیار گسترده رسانه ای، سررشته تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها و ملتها را به دست بگیرند.»
اگر ناتوی نظامی، جسم انسانها را هدف قرار میداد؛ ناتوی فرهنگی، فرهنگ انسانها و در راس آن، مردم کشورمان را هدف قرار داده است و با استخدام عوامل داخلی میکوشد خرمن باورهای پاک را بسوزاند و به جای افکار بلند و آرمان خواهانه، اندیشه های لیبرالیستی و بی قیدی را جایگزین سازد. بی گمان، ناتوی فرهنگی به مراتب خطرناکتر و جبران ناپذیرتر از ناتوی نظامی است؛ زیرا طراحان ناتوی فرهنگی، نابودی کامل ملت ایران را هدف خود قرار داده اند و با تمام توان در این مسیر گام برمی دارند. مقابله با این مجموعه پنهان، مستلزم داشتن رویکردی آگاهانه و هوشمندانه است و پاسداری دقیق از اصول و ارزشها، ابزارهای دشمنان را در ابتدای مسیر از بین خواهد رفت.
.4 بی گمان، افشاگری اخیر، اولین رسوایی برای جیره خواران بیگانه نبوده و آخرین آن نیز نخواهد بود. مردم ایران هنوز اعترافهای (پورزند) را از یاد نبرده اند که به نقش خود در رساندن کمکهای بیگانگان به عناصر داخلی، اعتراف کرده بود. البته تا هنگامی که توده ملت، آگاهانه در مسیر ولایت گام برمیدارند،د اینگونه توطئه های دشمنان، همواره نقش بر آب خواهد شد و همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند: «اگر کسانی خیال میکنند که با پشتیبانی دستگاههای تبلیغاتی استکباری و شبکه امپراتوری، تبلیغاتی و صهیونیستی در دنیا میتوانند کارشان را در این مملکت پیش ببرند، اشتباه میکنند، همه آنهایی که به مزدوران خودشان در اینجا دلخوش کرده اند و هم آن کسانی که به حمایت اربابان بیگانه دل خوش کرده اند، بدانند که چنین چیزی امکان ندارد.»
.5 مسئولان امنیتی کشور در این ماجرا مسئولیت مهمی دارند. آنان باید با بررسیهای جامع به پالایش عرصه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور از حضور ماموران بیگانه بپردازند، و کسانی را که به توطئه و اجرای نقشه های دیکته شده بدخواهان مردم در قالب رسانه ها و سازمانهای غیردولتی مشغول هستند، شناسایی و مجازات کنند. طبیعی است با توجه به در پیش بودن انتخابات هشتم مجلس شورای اسلامی، «چمدانهای دلار» در حجم بیشتری بین پادوهای استکبار توزیع میشود تا آنان بتوانند هرچه بهتر و وسیعتر به فتنه انگیزی در جامعه بپردازند و این، هوشیاری مضاعف دستگاههای مسئول را می طلبد.

پی نوشتها
.1 خطبه های نمازجمعه، 26 فرودین 1379
.2 بازی ترور، انتشارات کیهان ،ص 259